سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

جدیش نگیر...............

تحمل

صبر

.......................... 

یه جایی...یه روزایی .....هست تو زندگی ادم......

که ادم فکر میکنه ته خط.........

فکر میکنه دیگه اخرشه........و نمیتونه ادامه بده

نا امیدی سر تا پاتو میگیره

و فکر میکنی دیگه نمیخوای حتی به زندگی بی هدف و احمقانت ادامه بدی

تو همین هیر و بیر........تو اوج غم و افسردگی......

تو فیگور کشتی غرق شده های بی نوا......

یهووی یکی میاد خودشو میماله به پات ..و میگه......میوووووووووووووووووووووووو

اونوقت حس میکنی باید پاشی و غذاشو بدی......

وگرنه چنان زندگی کردنو با چنگوناش نشونت میده که نا امیدی از سرت بپره......

چندین بار دکش میکنی....

باز میاد میگه میوووووووووووووو

میگی اخه چته هی میو........غذاتو که دادم........

باز میگه میوووووووووووووووووو

بغلش میکنی.......

نازش میکنی.........

میزاریش روی زمین

دوباره میخوای بر گردی سر غم و غصه هات......

یهویی یکی چنگول میزنه به پات و فرار میکنه

دیگه عصبانی پا میشی به دنبالش........

یهویی به خودت میایی میبینی غرق خنده و شوق گرفتن گربه 6 کیلوگرمیتی.

که با هیجان میگه.........میوووووووووووووووووووووووووووووو

بغلش میکنی و میبوسیش.........

انگار داره بهت میگه دنیا دو روزه.........بیخیال بابا......جدیش نگیر......