سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

یک روز بد........

حالم اصلا خوب نیست.....

امروز پاتکی خوردم معرکه......

اونم از کسی که فکر میکردم دوست خوبیه

چه خیال باطلی.......

دخترو چیزی بهم گفت تا مغز استخوان سوختم

حوصله بحث کردن با کسیو ندارم

کسی که اینقدر ابله.......لیاقت اینو نداره من بخوام وقت براش بزارم تا حالیش کنم که اشتباه فکر میکنه

ادم خوبه وقتی ناراحته رو راست باشه

تنبیه شدم

تقصیر خودمه

با یکی از دوستانم روراست نبودم......بیخودی انتقاد کردم......

حالا خدا به فاصله 24 ساعت گذاشت کف دستم

این نشون میده من نباید اشتباه کنم

دست کم حق انتقاد و حرف زدن درباره دیگرانو ندارم

با این دخترو هم میخوام تفیه حساب کنم و تمام.....

از مشتریهام بود......از مشتریهاش بودم

دیگه تموم شد

ادمی وقتی دهانشو باز میکنه خوبه بفهمه چی داره میگه.......

نه اینکه همینطوری هر چی خواست بگه

باشه

ایشون خوششون باشه.......ما بد.....ما عوضی......ما سواستفاده گر.......

ایشون شاد باشند و خوش در سایه دوستان خوبشون

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد