سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

خواستگاری

سالها پیش تو شهر زادگاهم ....دختر دم بختی بود از خانواده بسیار مرفه و ثروتمند و ملاک.....این خانم زیبا جهزیه سنگینی داشت ضمن اینکه پدرش زمینهای زیادی رو به نام یک دانه دخترش کرده بود......
از کل استان خواستگار داشت.....ولی این وسط 2 تا خواستگار از همه سمج تر و بهتر بودند...اولیش یک دکتر جوان 30 ساله بود از یک روستا ولی از خانواده تحصلکرده و ثروتمند و ملاک......دومی جوانی 30 ساله بود دبیر ناشنوای...ان و دیپلمه ولی عاشق خانم خوشگله.........از بچگی هم دخترو میخواسته...
ولی دقیقا جایی که فکر میکرد دخترو بهش جواب بله میده...در کمال تعجب دختر به اقای دکتر جواب بله رو داد و پسرک بینوا سرخورده شد..رفت و از دختر محبوبش پرسید علت جواب نه شما چیه؟
دختر خیلی منطقی بهش گفت: تو دیپلم داری و اون پزشک....دلیل ازین واضح تر؟؟؟؟؟؟
خلاصه پسرک بینوا رفت و از کارش مرخصی یک ساله گرفت و کل کتابهای درسی رو خرید و کلی معلم خصوصی گرفت و تو خونه نشست به درس خوندن......
یک سال تمام درس خوند و جون کند......
اینم بگم پسر از خانواده خیلی فقیری بود.....پدرشو در 12 سالگی از دست داده بود.....3 تا خواهرشو عروس کرده بود......و تو دهه 30 تازه به ارامش نسبی رسیده بود......
بعد از یکسال زد و پزشکی قبول شد.....درس خوند و درس خوند....و بعد زمان دانشجویی رفت خواستگاری دختر یکی از استادانش....که خیلی گردنش کلفت بود و صاحب یکی از بیمارستانهای بزرگ کشور.....اتفاقا دخترو بهش دادند با کلی افتخار.در حالیکه اقای دانشجوی داستان ما هیچی نداشت......و هنوز روزها کار میکرد تا بتونه درس بخونه...و دیگه معلم هم نبود....
سالها ازون قضیه گذشته......اون خانم که با اقای دکتر ازدواج کرد پسرش هم سن منه...از خانوادهای مطرح.....و خیلی پیشرفت هم کردند و همسرشون یکی از بهترین پزشکان این مملکت.......ولی اون اقای بینوا الان یکی از استادان و پزشکان مطرح دنیاست...و با همسرشون در بهترین شرایط زندگی میکنند......اصلا قابل قیاس با اون یکی خانواده نیست.......
هرگز معلوم نمیکنه انتخاب
ادم به کجا ختم میشه......اگر کسی جوهره و وجودشو داشته باشه......مهم نیست بیکاره یا تحصیل نکرده یا فقیر......چون وجود بدست اوردن همه اینها رو داره......نباید نا امید بود.....هرگز.......
اگر دختری بتونه درون یک پسرو ببینه....بهترین اونو بیرون میکشه........پسر هم همینطور.......باید به ادمها فرصت داد.......فقط مهم اینه که درون اون شخصو دید.....ایا ارزش اینو داره بهش فرصت داد؟؟؟؟؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد