سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

یه پیشنهاد........

خیلی وقته از ته دل ننوشتم......انگار تمام این خود سازیها منجر شد به خاموشی قلمم.....

ناجور هوس سیگار کردم

ماربرو ..لایت..........همونا که (ر) یکاره برام میفرستاد..........

همونا که خودش یکاره سفارش میداد از...........بخرن بیارن واسش........

میگفت که این سیگار مطمئن ترین بین همه برندها......باقیشون مفت نمیارزن........

دلم هوای همون دود و همون حال و هوا رو کرده.........

به شدت دلتنگم امشب........

(ر) چندی پیش تلفن کرد......

اره..........چند وقت پیش برگشته بود و بهم تلفن کرد تا خبر برگشتنشو بده........

گفتم: میخوای بمونی؟

گفت: دروغ چرا........نه........برمیگردم.........اینجا بمونم چه کنم.؟؟؟؟؟؟

گفتم: رفتی که فقط 3 سال بمونی........داره میره تو 5 سال.......

خندید و گفت: چه حسابشم دستت.....چیه؟ دلت تنگ شده؟

گفتم: گمشو.........بیشعور.........جنبه نداری.....کی ؟؟؟؟؟؟من.........من دلم اینقدر گنده شده همه دنیا توش جا شد....تو گمی توش...........

بلند بلند میخنده: زهر مار..........کوفت........هنوز ادم نشدی؟؟؟؟؟؟؟ شرط میبندم دماغتم هنوز عمل نکردی.......هنوزم دماغت گندس.........

میخندم .........بلند بلند : بمیری ......هنوز ظاهر بینی ...........

صدای غمگین (ر): نمیایی تهرون.......3 هفته اینجا میمونما..........

خودم: چرو تو نمی یوی اصفهون..........

میخنده: خوبه.........دماغتو که جراحی نکردی لهجتو خوب به فنا دادی زیر تیغ اصفهونیا......

میخندم............

صدای (ر): کوفت ....تو الان باید بری بمیری........همین کارا رو میکنی بی شوهر موندی.......

خودم جدی: کی گفته بی شوهر موندم......؟؟؟؟؟؟؟؟

یک لحظه سکوت............یه سکوت نفس گیر........

صدای (ر) : معذرت میخوام.....این م خدا نشناس گفت.....گفت هنوز مجردی......پس بلاخره یه خری رو پیدا کردی پالون بزاری رو گردش..........

خودم: میبینم توام ادبیات ملل تو دست گرفتی........

(ر) : چیه؟ چقدرم دوسش داره.......ناراحت شدی بهش گفتم خر؟؟؟؟؟؟ خیلی خوب.......الاغ........گاو ........گوساله......اصلا هر کی طرفت بیاد 4 تا پا داره.......

خودم: چیه.......؟؟؟؟؟؟ خیلی ناراحت شدی؟ فکر میکردم برات اهمیتی نداره...........

صدای طلبکارانش: نه بابا ........زیاد خودتو تحویل نگیر ......اتفاقا خیلی هم خوشحال شدم.....حالا عروسی کردی ......یا نامزدی؟ جشن عروسیت کی؟ مارو هم دعوت کن.....

صدای خودم: چرا به (ف) گفتی بهم بگه ازدواج کردی؟؟؟؟؟؟

صدای (ر) : چی؟؟؟؟؟؟؟؟ من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خودم: خودتی.........

(ر) : حالا دیگه چه فرقی میکنه...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تو که دیگه ازدواج کردی؟؟؟؟؟؟ نکردی؟؟؟؟؟؟اصلا مگه برات مهمه؟؟؟؟؟؟؟؟نیست خیلی هم ناراحت شدی ........(ف) میگفت اینقدر تبریک گفتی فکر کرده آروزت بوده ازدواج من............میتونستی یکم بی انصاف رل دختر عاشقا رو بازی کنی.........یکم نامرد تیریپ غمگین میاومدی............نمیشد؟؟؟؟؟؟

خودم : چرا اینطور باهام بازی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

(ر) : بگم غلط کردم میبخشی؟؟؟؟؟؟حالا این شازده دوماد کیه؟؟؟؟؟من میشناسمش؟؟ چیکارس خانوم مهندس؟؟؟؟؟؟؟ بهت میاد؟ ببینم دماغش چه شکلیه؟؟؟؟؟؟؟؟

میخندم ..........از خنده ریسه میرم....................

میگم: خوبه........بدک نیست.......در شان خانوادم هست............

میگه: تبریک میگم......خدایش خوشحالم کردی.......با این حرفا ......اگر اومدی تهرون تو این 3 هفته .........بدم نمیاد ببینمت.......شاید تونستم یکارایی واسه شب عروسیت کنم خوشگل شی شوهر بدبختت بتونه تحملت کنه...........

خودم: مرسی باشه.........اگر شد بیام......فعلا که گرفتارم.........

(ر): باهام در تماس باش...........

.................................................پ

-------------------------------------------------------------------------

گوشی رو قطع میکنم.........میدوم سمت حمام..........

شیر اب رو باز میکنم.......

لخت میشم............

میشینم لبه وان........

دوش ابو باز میکنم.......

صدای گریهام با صدای اب...........

نمیخوام کسی صدامو بشنوه..........

از ته دل اشک میریزم........................

(ر) ازدواج نکرده.........

یه شایعه مسخره.............

یه..................

و من...............چرا دروغ گفتم؟؟؟؟؟؟؟؟

تلافی کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

درد میکنه............

درد میکنه

میسوزه.............

داره دلم میسوزه..........

خیلی وقته دلم میسوزه..............تیر میکشه.............

هوس سیگار خفم میکنه...........

حمام بخار گرفته..........

دل منو غبار.............

اشکام گلوله گلوله میچکه..................

چرا ................

فاصله من و (ر) زمین تا اسمون.............

ماه تا زمین...............

---------------------------------------------------

شب .........گوشیمو چک میکردم یک اس ام اس جدید.......

(ر)

باز میکنم......

نوشته : خودتی.......اگر دستم بهت برسه تیکه بزرگه گوشته.........دماغته........بازی خودمو با خودم میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

جواب میدم: آقای دکتر .......چه عجب ......بلاخره ازون فندق تو جمجمتون استفاده کردید.....میگذاشتین وقت برگشتن میفهمیدید...........

انگاری گوشیش ور دلش باشه زودی جواب میرسه...........: سارا.......تو مردی.......من 3 روزه دیگه میام اصفهون .....از همین حالا خودت تیکه تیکه فرض کن.............

====================================

قلبم میاد تو دهنم................

دستم یخ میزنه.............انگشتام خشک میشن روی گوشی.........

نمیتونم جواب بدم...........

خیلی وقت بود حس میکردم جذابیتمو از دست دادم......و واسه هیچ مردی جذاب نیستم.......

گوشیم ویبره میره.........

جواب میدم

(ر) : چیه؟؟؟؟؟؟خشکت زد؟

_ شوخی بود یا جدی گفتی؟

: چه به خودشم گرفت.........چیه دماغ گنده؟؟؟؟؟؟؟ نکنه فکر کردی عاشق شدم یا زده به سرم؟؟؟؟؟؟نه بابا.......زیاد خودت تحویل نگیر........یکی از دوستام دعوتم کرده ........میخوام بیام دیدن اون........بدم نمیاد تورم ببینمو........سر به سرت بزارم مخصوصا سر به سر او شوهرت....

_ گفتم.......گفتم تو ادم نمیشی.......

: چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بهت بگم دیوونتم........عاشقتم.........خرتم......میمیرم برات.........ادم میشم اونوقت/؟؟؟؟؟؟؟چه توقعاتی داری سارا.........

_ چیه؟؟؟؟؟؟؟دلت تنگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟داری جملاتو میندازی تو دهن من........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببین من و تو دیگه 20 سالمون نیستا..........میخوای تا کوجا ادامه بدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

: تا هر جا که بشه............بزار بیام ببینمت ..........با هم میحرفیم.........

_ چرا هر کی به من میرسه باید منو ببینه تا بهم حرف دلشو بزنه....همینجا بگو..............همین الان ......خستم کردین............دیوونم کردین............یا همین الان بگو..........یا برو گمشو......

: چته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟توپت پر ها............سارا...........

_ حرف دلتو بزن..........

: با من بیا..........

سکوت....................

سکوت نفس گیر........................

صدای (ر) : باهام بیا بریم.........خودم کاراتو ردیف میکنم.......

_ این یعنی ............

: نه............نه............فقط میخوام باهام بیایی و باهم اونجا زندگی کنی....در همین حد.....

از شدت عصبانیت میخندم...............

یهو گونه هام خیس اشک میشن................زبونم بند میره.........

صدای (ر): میایی اونجا.........پولشم که داری......ادامه تحصیل میدی...نگران نباش.....هواتو دارم.....پیش خودم میمونی....

خودم: این یعنی .......

(ر) : این یه پیشنهاد دوستی......از اول شروع میکنیم........و ایندفعه باهام زندگی میکنی.......حرف دلم اینه........

خودم: همینطوری.........بدون هیچ تعهدی/؟؟؟؟؟؟ بدون هیچ .........................

صدای (ر) : سارا ......بهتره حقو بگم تا بیخودی با دروغ امیدوارت کنم......اونقدر نمیخوامت که احساس کنم ازدواج باهات زندگیمو عوض میکنه.........میخوام دوست دخترم باشی......همین.....البته.....ایندفعه همه جوره........میخوام باشی........ولی اگر خوب پیش بره همه چی.......دور دخترای دیگه رو خط میکشم..........

خودم......قلبم........دلم................دستام............

خودم ........ازاین توهین.....از این پیشنهاد بی شرمانه و وقیحانه............

خودم: تو پیش خودت چی فکر کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ رفتی اونور دنیا دیدی دختراش محل سگم بهت نذاشتن..........برگشتی البوم عکساتو زیر رو کردی دیدی کی بهتر از سارا؟؟؟؟؟؟؟؟؟کی صبورتر و نجیبتر و خر تر از سارا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چطور به خودت اجازه میدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چطور روت میشه اینو بگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی نامردی (ر) .خیلی پستی...........خیلی کثافتی........خوب اگر معشوقه میخوای چرا برنگشتی سمت الهام؟؟؟؟؟؟؟چیه؟؟؟؟الهام دیگه پیر شده واست؟؟؟؟؟؟؟؟حالا نوبت منه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میخوای شیره جون منو بمکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هرزه بی چشم رو............چطور دلت میاد دل من هی بندازی زیر پات.......لعنت بهت.......به خدا نمیبخشمت.........تا روزی که زندم نمیبخشمت.................

اینقدر گفتم و جیغ جیغ کردم که صدام گرفت...........خفه خون گرفتم.........

به هق هق افتادم.........

چرا گوشی رو قطع نکردم؟؟؟؟؟؟؟؟

منتظر چه توضیحی بودم ازش::::::::::::؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

صدای (ر): من حرفامو زدم........چیه ؟؟؟؟؟؟ میخوای بگی نمیدونستی من چقدر کثافتم؟؟؟؟؟؟؟ حالا فهمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟من قبلنم این پیشنهادو بهت کردم.....یادت رفته؟؟؟؟؟؟بهت نگفتم اگر پایه همه چی باشی الهامو میزارم کنار؟؟؟؟؟؟؟ حالا بهت توهین نکردم........گفتم با من بیا........مگه تو همینو نمیخواستی........؟؟؟؟؟؟؟؟؟رفتن........مهاجرت.......مگه غیر از اینه که اگر بری مجبوری یک مدتی با 4 تا ادم غریبه همخونه شی.......من دارم پیشنهاد همخونه شدنو و یک زندگی جدید بهت میدم...........چیه؟؟؟؟؟؟؟؟سوختی......سوختی که چرا ازت خواستگاری نکردم...........چرا نمیخوامت...........آخه عزیز دل من چرا منطقی نیستی؟؟؟؟؟؟؟من دوست ندارم.........یعنی دوست دارما...........ولی نه به عنوان همسرم.....اصلا من و تو اگر با هم ازدواج کنیم دنیا رو رو سر هم خراب میکنیم........بابا...........من مرد این حرفا نیستم..........من نمیتونم تا اخر عمرم با یه زن باشم........اره........من کثافتم..........من یه هرزم............من یه مرد عوضیم............ولی تو از اول همه اینا رو میدونستی.............وقتی باهام شروع کردی .........یادته؟؟؟؟؟؟؟؟؟موضوع الهام که بهت گفتم........ولم نکردی بری.....موندی.......خیلی دخترای دیگه رو هم دیدی و بازم موندی........سارا.......حرف یک سال 2 سال نیست........من و تو 5 سال با هم بودیم......تو 5 سال منو با همین اخلاق قبول کردی.......دروغ میگم بگو دروغ میگم............؟؟؟؟؟؟ شلوغ کردن نداره که.......اینهمه جار و جیر......اره........اگر برگشتم........اگر الان دارم اینو ازت میخوام.......دلتنگم.......دلم میخواد اونجا که میرم یه رفیق ایرانی کنارم باشه........دلم میخواد شبا کنار یه دختر ایرونی بخوابم......کی بهتر از تو............اره........شاید ته ادم لجنا باشم......حال بهم زن باشم........ولی سارا .....نمیزارم اونجا اذیت بشی.....همه جوره ساپورتت میکنم تا رو پات بایستی.....تو این مدتی که باهمیم..........چرا خوش نگذرونیم...........نمیخوام نا امیدت کنم........ولی من تو رو میشناسم........اگر ایرانم بمونی......نه شوهر میکنی.........نه به جایی میرسی........راستشو بخوای...........تو هم مثل منی.........فقط به دروغ به خودت قبولوندی که اخلاقیات برات مهمه....نقاب زدی داری تظاهر میکنی دختر نجیبی هستی........ولی تا کی؟؟؟؟؟؟؟تا کی میخوای به این ریا کاری ادامه بدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو هم مثل من............اگر نبودی.......تا حالا ازدواج کرده بودی...........

سوختم...............

سوختم............

ایندفعه واقعا سوختم................

صدای (ر) : من دقیقا 20 روزه دیگه بر میگردم..........فکراتو بکن........اگر جوابتو مثبت بود.....خبرم کن........6 ماهه کارات ردیف میکنم.........نمیزارم آب تو دلت تکون بخوره.....قول میدم........قسم میخورم نذارم اونجا بهت سخت بگذره.........سارا........خواهش میکنم ایندفعه به خودت دروغ نگو........یه بارم که شده خودت باش..............

========================================

حس میکنم....................

دنیا شده اندازه اتاقم.........

شده تنگ..........................

دارم خفه میشمووووووو..................

به کجا دارم میرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سیگار میخوام...............

سیگار................................

چیکار باید میکردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پشت میکردم به هر چی پشت سرم داشتم.......؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به همه داشته های اخلاقی و معنویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به باورهام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به ...................................

چیکار باید میکردم..............باید میرفتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به چه امیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به چه تعهدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینطوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلم همیشه میخواست برم..............برم و یه زندگی جدید شروع کنم.........

ولی اینطوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مثل یه معشوقه چند روزه و موقت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

میگه دوست دختر...............

ولی پیشنهادش اینقدر گرون بود که همه ارزش اون 5 سالو زیر سوال برد........

سیگار دلم میخواد.............

خدا میدونه چی تو دلمه...............

روزی که داشت میرفت .......تلفن کرد : سارا ........

خودم: نه......ترجیح میدم تا آخر عمرم مجرد بمونم........ولی اینطوری تحقیر نشم.......

صدای (ر): داری اشتباه میکنی........حتی بر فرض یکی پیدا بشه و باهات ازدواج کنه...نمیتونه یک هزارم اون امکانات و لذتی که من برات فراهم میکردم ایجاد کنه.......

_ مهم نیست.........برام مهم نیست..............لااقل میدونم مال خودمه.....من مال اونم.....هر شب حرص اینو نمیخورم که تو بغل اینو اونه..............

: خیلی ساده ای دختر........فکر میکنی مردی پیدا میشه که کل عمر زناشویش وفادار بمونه.....بیچاره اینم من صادقانه خود واقعیمو بهت نشون میدم........پس فردا نگی بهت نگفتم...یه روز به خودت میایی که همین بر و رو هم نمونده واست........هیچ مردی واست تره هم خورد نمیکنه......پشیمون میشی عین خر.............

_ عوضی بودی........عوضی ترم شدی.........انگار هر چی بیشتر درس میخونی و بالاتر میری.....بدتر سقوط میکنی........

: خیلی خوب........باشه.........بزار 10 سال دیگه همو میبینیم.........اونوقت ببینم بازم این حرفا رو میزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟شمارمو که داری.........هر وقت پشیمون شدی.......کافیه تلفن کنی و یک کلمه بگی داری میایی .......در خونم بروت باز.........سارا........شاید این احمقانه باشه.....ولی....هیچ کس به اندازه تو.......منو ..............یعنی ........نه اینکه فکر کنی خیلی جذابی ها............ولی من بدم نمیومد باهات زندگی کنم..........ولو واسه یه مدت کوتاه........باز خودت میدونی............یکم فکر کن.......بازم فکر کن............هر وقت پشیمون شدی......یه تلفن بزن.......

_ (ر).....

: جونم........

_ برات دعا میکنم............ دعا میکنم ...هر روز.......

: ممنون.......

_ نمیپرسی چه دعایی؟؟؟؟؟؟؟؟

: بگو.....

_ دعا میکنم خدا عاشقت کنه.............اونقدر عاشق بشی که نتونی نفس کشی......دلم نمیاد دعا کنم عاشق یه هرزه بشی مثل خودت .......هر شب تو بغل یکی.........ولی دعا میکنم عاشق بشی.......

: بگو داری نفرین میکنی..........

_ دعا میکنم......همیشه شاد باشی......

: عشق و شادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوبه.....باشه.......چی بگم.......بازم فکراتو بکن......مغز فندقی من.......

خودم: سفر بخیر...........

============================

2 ماه از اون پیشنهاد میگذره............

هر روز.............

دلم میخواد یادم بره

هر روز میخوام از این جهنم وسوسه دور شم.........

ولی....................

سخته............

هر روزم سختر میشه.............

دلم سیگار میخواد.........................

سیگارررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر