سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

خیلی.........

یکم از زندگی بریدم 

یکم بی حوصلم 

یکم بی انگیزم 

یکم میخوام برم 

ولی حوصله اینم ندارم  

باید بگم زیادی شیرازیم....... 

حتی واسه مردنم حال میخوام که ندارم 

قربون دستتون........ 

یه قاتل حرفه ای نمیشناسید پول بدم بیاد منو بکشه راحت شم...... 

۱ سال تحمل خیلی زیاده 

خیلی 

مهم نیست......

امروز یکی رو دیدم 

یکی که......... 

امروز تو فیس بوک .......معشوقه سابق (ر) رو دیدم 

چقدر شکسته و پیر...... 

از طراوت سابق خبری نبود....... 

نکنه منم اینهمه پیر شدم؟؟؟؟؟؟؟ 

این دختر ناجور خودشو به پای مردی ریخت که هیچی از عشق و .....نمیفهمید 

به من چه؟ 

ولی حیف......میتونست بهتر از این باشه....... 

مهم نیست 

مهم نیست  

کدومو خفه میکردین؟؟؟؟؟؟؟

احمق بودن 

ساده بودن 

خر شدن  

ابله جلوه کردن 

صفاتی است زنانه هنگام اویزون شدن به یک مرد.......... 

اینو امروز به چشم خودم دیدم........ 

وقتی.............. 

یه دختر داشت با یه پسر سر اینکه چرا فلان کار رو براش نکرده دعوا میکردو پسر در حالی که سعی میکرد بهش وعده سر خرمن بده....خیره شده بود به باسن برجسته دختری جوان بزک کرده عابر........... 

چقدر دلم میخواست یکی رو خفه کنم........ 

شما بودین کدومو خفه میکردین؟؟؟؟؟؟ 

دختر اویزون 

دختر بزک دوزکی...... 

یا پسر چشم چرون هرزه........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

یه زن........

حالم خوب نیست......امشب واقعا حالم خوب نیست......... 

بی هیچ دلیلی دلم گریه و داد و بی داد میخواد............ 

دلم میخوا یه سرویس چینی خورد کنم........ 

دلم میخواد داد بزنم......شایدم جیغ 

امشب بی هیچ دلیلی............ 

میفهمی............بدون دلیل 

دلم میخواد فرار کنم 

نه کسی تلفن کرده 

نه کسی احوالم پرسیده 

نه کسی بهم ابراز عشق کرده 

نه کسی دلش خواسته کنارش باشم.......... 

امروز 

بی دلیل 

من.............فقط دلم میخواد یه زن باشم......... 

یه زن........ 

کی میخواین ادم شید؟؟؟؟؟؟؟

امان.....امان 

اقایون با شما هستم که هی به خانوماتون گیر میدین ..........روح رفتگان دوست دختراتونو میارید جلو چشمشون.......... 

اینو بخونید یکم یاد بگیرید................ 

ما خانمها ۴ تا دوره داریم در ماه.........  

۲۸ روز ماه برای من یعنی طی کردن ۴ تا دوره...... 

دوره اول که همراه درد و بی حالی و کلی در به دری........خودتون خوب میدونید  

دوره دوم یکم تجدید قواست.....یکم اوضای هورمونی رو به خوبی میزاره ولی در خانمهای مختلف فرق میکنه.....مثلا خود من حالم خوبه.......ولی بی حوصلم یکم........ 

دوره سوم برای من اوج خوشی و تندرستی..........کلا زندگیم این هفتس......... 

ولی وای به هفته ۴...........میشم  یه ادم خشن به تمام معنی........اخلاق تلخ و رفتار پرخاشگر........... 

باز دارم میگم ما خانمها ممکنه با هم رفتارامون فرق کنه ولی شما مردا بدونید ما در ماه ۴ بار رفتار عوض میکنیم حدا اقل 

پس لطف کنید مارو با حواس خودتون رصد نکنید..........چون نمیتونید درکمون کنید....... 

مثلا..........یه خانوم میگه بهت  خوبم....بدون که خوبم....... 

وقتی میگه عالیم......بدون که روز شانس برای تو.......... 

وقتی میگه بی حوصلم.....بدون دورو برم نیایی بهتر....... 

وقتی میگه خستم: بدون شوخی نمیکنه و اصلا نمیخواد کسی مزاحمش شه..... 

اگه گفت عصبانیم........دنیا رو میخوام خراب کنم....فرار نکن......لطفا نارش بمون تاییدش کن و بگ خراب شه دنیا.......لطفا نصیحتش نکن......بر خلاف میلشم حرف نزن مگر بخوای از عمد دوست دخترت بره یه یه هفته ای تو کیش گم شه......... 

هیچ چیز بدتر از این نیست که به دوست دخترت بگی........عزیزم قدر این لحظاتو بدون که دیگه تکرار نمیشه.....اونم زمانی که اون داره از زمین و زمان میناله و به همه بد و بیراه میگه 

راه حل اینه.......... 

بهش بگو..فدات شم.........دنیا همش بیهودس.......همه کثیفن........همه عوضین.......اصلا بیا با هم بمیریم......... 

میبینی که چه اروم میشه و میاد سمتت و میگه : حالا دنیا هم اینقدرا هم بدک نیست.......بیا برقصیم.......... 

اخه کی شما مردا میخواین ما رو بفهمین....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

یکم ادم بشید.............تا ما هم حوا .................. 

کوفتتون شه این همه درک و شعور ما خانمها................. 

قسمت ۲۴ : دل خواسته..........

صدای شر شر آب........ 

داد سیما : اه........ناجور هوس انار کردم....اخ دلم انار میخواد ........ 

سرمو میگیرم زیر شیر باز آب............. 

صداها نا مفهوم میشن........... 

صدای آب..............سرد و جذاب.............. 

یکی کمرمو میگیره........... 

صاف میشم.....بر میگردم.........آب موهام میپاشه به رزیتا  

رزیتا : وای......نمیری آنی......خیسم کردی...... 

ـ میخواستی مثل دزدا نیایی پشت سرم.........نمیبینی دارم موهامو میشورم....... 

: وسواس داریها....... 

ـ رزیتا ......... 

: چته.....رفتم..............ولی جون من.......آنی......من موندم چرا تو کچل نمیشی اینهمه میشوری این بدبختا رو ............ 

اب میپاشم به رزیتا......... 

صدای خندش......... 

هر دو از دستشویی میپریم بیرون........ 

صدای سیما : من انار میخوام.......کسی انار نداره........ 

یکی در میزنه............ 

صدای سراج خان : ببخشید ......سیما خانوم.......بفرمایید انار براتون اوردم........ 

صدای جیغ ما دخترها............ 

من و رزیتا : بابا ........انار.......... 

لوپای تا بناگوش سیما : بمیری شما دو تا........وای سراج خان.......شما چرا زحمت کشیدین.......من ......چیزه........... 

ادامه مطلب ...

برام بنویسید.........

ترس نمیزاره 

ترس نمیزاره 

وگرنه دنیایی را آباد میکردم........ 

================================= 

اگر بهت بگن دنیا تا یک سال آینده تموم میشه........ 

 

و شما بدونید دروغ نیست و واقعا یک سال فرصت زندگی دارید  

چه میکنید؟ 

چکارهایی هست که باید انجام بدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

برام بنویسید 

چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلمان حسابی گشاد شده....... 

نمیدانیم چمان شده....... 

همیشه میتنگید................ 

امروز دلمان از تنمان سر میخورد ........... 

بی حیا این دل......... 

امروز  برای این بدن گشاد شده............. 

نمیدونم کجا باخته این قدر زاره .......... 

=============================== 

اصفهان شهر خوبیه....... 

خوشگل 

اروم 

متمدن 

تمیز 

ولی به همون اندازه ادم فضول توش فراوون.......... 

کلا اصفهانی جماعت ...........یکی دو کاری نکنه روزش شب نمیشه 

اولیش تجسس در زندگی دوستان....... 

دومیش چونه زدن موقع خرید............  

اوفففففففففففففففففففففف..................... 

ولی در کل شهر با حالیه.............. 

================================== 

به گمونم این روزا داستانم نمیاد.......... 

هی ذهنم مینویسه......... 

دستم نمینویسه.......... 

خودم نمیدونم چه کنم 

چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کی خائن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خیانت ........... 

به نظرت کیا خائنن..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

مادری که پسرش شهید شده تو جنگ ایران و عراق.........بعد پا میشه میره کربلا و کلی ارز میریزه تو جیب عراقیها.....؟ 

همسایه ای که از عمد تو روز تولدت که مهمونات میخوان برقصن نوار نوحه میزاره از نوع ار ار ؟ 

دولت مردی که میدونه وطنش ایرانه ولی مجوز واردات جنسای بونجول چشم بادومیا رو میده و ۱۰۰ تا کارگاه و کارخونه ورشکست میکنن؟  

زنی که میره دوبی و تن به قیمت اندک میسپاره دست مردای عرب.؟ 

مردی که به خاطر ۳ تا شکم که زنش زاییده و از فرم خارج شده ........به خودش حق زن گرفتن مجدد میده؟ 

مردی ۴۰ ساله و مجرد که میره دختر ۱۸ ساله با طراوت میگیره به جای انتخاب یک زن ۳۵ ساله پخته؟ 

زنی که همسر داره و نمیتونه ازش جدا بشه و متنفره.....ولی میره بوی فرند میگیره ؟ 

مردی که از ترس پرداخت مهریه زنشو طلاق نمیده و میره معشوقه میگیره؟ 

کاسبی که کم فروشی میکنه؟ 

تاجری که گرون فروشی میکنه؟ 

مادری که بچشو وادار به گدایی میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

معتادی که همسرشو میفروشه؟ 

قمار بازی که زن و بچشو میبازه؟ 

مردی که زنشو میزنه؟ 

زنی که بچشو میزنه؟؟؟؟؟ 

معلمی که خوب درس نمیده ؟  

مسئولی که اختلاس میکنه؟؟؟؟؟؟؟ 

دینداری که دروغ میگه ؟ 

دعا نویسی که خرافاتو پخش میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟ 

به نظرتون............کی خائن واقعیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

کی داره خیانت میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

خانومی که اب میریزه تو کوچه به نام تمیزی؟// 

پسری که یادگاری مینویسه روی تندیسای تخت جمشید برای یادگاری/؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

یا ........... 

یا ........... 

نمیدونم.......... 

کی خائن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلم........آزادی میخواد......

سیگار.............. 

عجیب دلم سیگار میخواد........... 

تو حال و هوای وسوسه رفتن و خریدن یه بسته ماربرو.......صدای ویبر گوشیم روی میز ......منو از خودم کشید بیرون........... 

نیم نگاهی به شماره روی صفحه.......... 

نشناختم.............اشنا بود ولی یادم نمیومد شماره کیه......... 

نمیدونم چرا فکر کردم ممکنه عاطی باشه........... 

: بله......... 

ـ چه عجب برداشتی این گوشی لعنتی رو ............ 

اب داغ ریختن روی پوستم.......... 

میخواستم قطع کنم............. ولی دستام لرزید........ 

: کی برگشتی؟  

ـ ساعت 2 صبح.........تازه از خواب بیدار شدم......... 

: خوبه......پدر و مادر چطورن ؟ 

ـ خوبن.......تو چطوری؟ 

: خوبم.......میبینی که....... 

ـ از دوست پسرت چه خبر؟  

: خوبه..........سلام داره خدمتتون.......... 

ـ خوبه...برنامه این هفتت چیه؟ 

: پر.........چطور؟  

ـ پر........پر.........هیچی یه مهمونی بر و بچه ها گرفتن برام.......گفتم دعوتت کنم.......شنبه هم که تعطیل.....با دوست پسرت بیا.......نمون تو اون دخمه....می پوسی........اینجا دختر و پسرای با حال........همه چی عالیه........ 

: ممنون........ولی نمیتونم.........باید برم شیراز....... 

ـ هههههههههههههه..............هنوزم دروغ میگی تابلویی.........چیه؟ نمیخوای دوستتو بهم نشون بدی یا نداری.......؟؟؟؟؟؟؟ بی عرضه نبودی..........شایدم شدی........ 

: از دعوتت ممنون.........دارن صدام میکنن ........کاری نداری........ 

ـ گوشی رو قطع کنی میام اصفهان.......میدونی  که اهل عملم نه تهدید...... 

: چی میخوای؟   

ـ میدونی....... 

: کاری نداری......... 

ـ سارا....... 

: خوش بگذرون......بای.... 

.................................................................. 

به سیگار فکر میکنم................. 

به سیگار..................................... 

بلند میشم برم لباسامو بپوشم بزنم بیرون که لیلا جلوم سبز میشه  

: داری میری بیرون وایسا منم بیام......... 

ـ میخوام برم پیاده وری......... 

: بهتر....خیلی حوصلم سر رفته بود 

خدایا............چقدر دلم برای تنهایی تنگ شده............... 

برای روابط دزدکی و بوسه های اتشین............ 

برای ترسیدن و دل غشه.......برای هرزگی و  به ریش اخلاقیون خندیدن............ 

دلم برای زندگی تنگ شده................ 

رو میکنم به لیلا : لیلا........تا حالا دلت خواسته دوست پسر داشته باشی......؟  

با چشمای گشاد بر میگرده سمتم و میگه : سوالی میپرسیا..... 

: نه...........جون من.....تا حالا دلت کسی رو نخواسته؟  

یکم فکر میکنه.......... 

برق اشکهای سرکوب شده چشمای مشکیشو یه لحظه میبینم.......... 

یه بغض کهنه و .............. 

دلم برای تنهایی و باید نبایدهای دل خواهرم میسوزد........... 

 سرکوب های پی در پی او....... 

چرا یه دختر ایرانی نجبت رو با سرکوب کردن یکی میدونه؟؟؟؟؟؟؟؟ 

چرا باید از اینکه انتخاب کنه بترسه.......... 

چرا یه دختر ایرانی محکوم به صبر کردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

چرا نباید خودمون باشیم............. 

اگر انتخاب هرزگی.............. 

اگر داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف گناه ............. 

اگر زندگی کردن و شاد بودن حرام........... 

من هرزم........... 

من گناهکارم.......... 

من حرامم................. 

میخوام خودم باشم.............سارای آزاد بدور از سرکوب و باید و نباید .......... 

حالم بهم خورد از این بهشت اجباری....... 

ازین اخلاق پوسیده......... 

دلم................آزادی میخواد............. 

آزادی............... 

میتونید بفهمید من چی میگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟