هر چه اید خوش اید .........

زندگی........ 

زندگی 

........................................... 

زندگی خیلی سادس.......... 

خیلی خیلی 

ولی ما هستیم که پیچیدش میکنیم....... 

مدام گره تو گره روی هم میزنیم........و هر بار گیر میدیم به خدا  

که این انصاف نیست 

از عدالت به دور 

من نباید در چنین شرایطی باشم 

مدام.....مینالیم و میگیم: به کدامین گناه من دچار چنین عقوبتی شدم؟؟؟؟؟؟؟ 

خلاصه....... 

طوری از زمین و زمان طلبکاریم انگار.......خودمون پاک و مقدسیم و باقی موجودات باعث بدبختی و شر شدن........... 

آره............ 

ادمی زاد تا وقتی نعمتی رو از دست نداده قدرشو نمیدونه......... 

همیشه آروزی مرگ میکنه........... 

وقتی بهش نزدیک میشه....... 

۴ چنگولی میچسبه بهش......... 

طوری التماس میکنه و زندگی رو میچسبه ..........انگار که.......... 

زندگی.......... 

به گمونم.......منم جزو همین ادمهام........... 

اما........چند وقتی داره همه چی تغییر میکنه 

به اراده خودم 

خودم خواستم تغییر کنم 

خودم میخوام.......... 

و من........فکر میکنم زندگی خیلی ساده تر از این حرفاست 

امروز......با تلفنی از زادگاه......زخمی قدیمی باز سر باز کرد......... 

چنان استرس و وحشتی وجودمو گرفت دستام میلرزیدن....... 

خیلی وقت بود ...........مشکل حقیقی و قابل لمس جلو دست و پام نیافتاده بود....... 

و لی امروز............فهمیدم همیشه چیزهای مهمتری هست برای فکر کردن.......... 

زندگی ............... 

چقدر خوب .............ادم همیشه کارهایی که فکر میکنه لازمه و ارزوشه انجام بده..بدون ترسیدن 

بدون ابرو داری یا تظاهر کردن به خوبی.......... 

اره..........نباید منتظر مرگ نشست...... 

باید کاری که که فکر میکنی درست.....انجام بدی 

من کلی کار نکرده دارم 

خوب....... 

باید یک لیست تهیه کنم....... 

بادا باد........... 

هر چه اید خوش اید 

================================