سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

خنگ..........

حس یک ادم خنگو دارم که نمیدونه داره با زندگیش چه غلطی میکنه.......

تو داشتن رابطه با مردا من همیشه گند میزنم

اینبار هم که اساسی تو گل گیر افتادم..........

یکی شیرم کرد........

ولی 24 ساعته نشده پشیمونم از همه چی.........

داره روحمو خراش میده......

نمیتونم.......

من تو رابطه خیلی ضعیفم.......هر روز هم ضعیفتر عمل میکنمممممممم

اعتماد به نفسم داره از بین میره.........

ای خدااااااااااا

فقط برای ارامش..........

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یک روز بد........

حالم اصلا خوب نیست.....

امروز پاتکی خوردم معرکه......

اونم از کسی که فکر میکردم دوست خوبیه

چه خیال باطلی.......

دخترو چیزی بهم گفت تا مغز استخوان سوختم

حوصله بحث کردن با کسیو ندارم

کسی که اینقدر ابله.......لیاقت اینو نداره من بخوام وقت براش بزارم تا حالیش کنم که اشتباه فکر میکنه

ادم خوبه وقتی ناراحته رو راست باشه

تنبیه شدم

تقصیر خودمه

با یکی از دوستانم روراست نبودم......بیخودی انتقاد کردم......

حالا خدا به فاصله 24 ساعت گذاشت کف دستم

این نشون میده من نباید اشتباه کنم

دست کم حق انتقاد و حرف زدن درباره دیگرانو ندارم

با این دخترو هم میخوام تفیه حساب کنم و تمام.....

از مشتریهام بود......از مشتریهاش بودم

دیگه تموم شد

ادمی وقتی دهانشو باز میکنه خوبه بفهمه چی داره میگه.......

نه اینکه همینطوری هر چی خواست بگه

باشه

ایشون خوششون باشه.......ما بد.....ما عوضی......ما سواستفاده گر.......

ایشون شاد باشند و خوش در سایه دوستان خوبشون

گربه پرشین...


من از وقتی به یاد دارم گربه داشتم...هیچ وقتم در پی قید و بند این نبودم گربه من اصیل یا خیر.....گربه گربه هست......خوشگل و ملوس و دوست داشتنی.....یک دوست خوب.....مهم نیست مال کجاست......خیابانی یا خانگی....گربه گربه است.....
ولی این چند وقته اتفاقی افتاد که واقعا متاثر شدم از این دید و کوته فکری ملت.....
چندی پیش یکی از دوستانم بهم تلفن کرد که سارا خالم اینا میخوان مهاجرت کنن....گربه پرشین گرانقیمتشونو میخوان واگذار کنن.....ولی نمیخوان بفروشن.میخوان بدن یک خانواده مطمئن.....
گفتم: خوب چرا نمیبرن...ببرنش گناه داره....
گفت: نه عزیزم....خالم میگه دردسر...همینجا هم کلی اذیتمون کرده....
هیچی فیلم گربه رو برام فرستاد....
یک گربه ملوسک کوچولو بینی پخ که صدای میوش از ته حنجره در میامد....
این گربه های بینی پخ و پهن که خیلی ها اشتباها فکر میکنن گربه پرشین اصل هستند.نتیجه دستکاری ژنتیکی و ادغام دو نژاد ناهمگون بودن.......نژاد سیامی موبلند و نژاد آنقوره کرمانی ......نتیجه شد یک گربه با کلی بیماری و مشکلات تنفسی و مستعد سرطان مغز استخوان......
این گربه ها نوعی دیگر هم دارن که گربه های مینیاتوری هستند و دست و پای کوتاه دارن.....
این بیچارگان بی دست و پا حوصله راه رفتن ندارن...چاق میشن....بیرون نمیرن....حوصله جفت گیری ندارن.....حوصله شکار ندارن و کلا اینا ترجیح میدن روی مبل ولو بخوابن و یکی نوازششون بده....
تو ایران قیمت این گربه ها بین 5 تا 15 میلیون تومان ناقابل .و عده ای افراد فرهیخته امروزی با کلاس با خرید و فروش این بیچارگان به عنوان بخشی از دکور خونشون به کلاس زندگیشون ارتقا میدن......
گربه میشه بخشی از دک و پوز و مبلمان .....
این خانواده محترم ازین امر مستثنی نبودن.....و گربه بیچاره بخشی از وسایل بود که حالا واگذار میشد......
گفتم ما خودمون 3 تا گربه داریم......اینا خیلی شیطونن..این بچه بیچاره رو دو روزه قورت میدن.......
دوستم گفت سارا خواهش میکنم..این بچه گناه داره....شما مهربونید..این تنها نمیمونه...
گفتم باشه....به خالت بگو بیارنش.....
خاله دوستم تماس که من باید عکس گربه های شما رو ببینم.....
منم براش عکس فرستادم.....
ایشون در کمال وقاحت فرمودن گربه های شما اصیل نیستن.....نژاد خاصی ندارن.جز اون موبلند مشکی که کلاسیک......اون دو تای دیگه خوب نیستن......ملوسک من نمیتونه با گربه های خیابانی زندگی کنه.........
یعنی منو میگی اتیش گرفتم......
گربه های من نسل 7 و 8 و 9 گربه های پیشین هستند که تو خونه ما بدنیا امدن......بزرگ شدن ...غذای پخته خوردن و شناسنامه دارن و عقیمشون هم نکردیم تا هر وقت دلشون میخواد برن جفت گیری و از زندگیشون لذت ببرن.....شامپو میشن..روزی 5 وعده غذا میخورن....سالی یکبار واکسناسیون...و داروی ضد انگل ماهانه دریافت میکنن.....هر 6 ماه یکبار دکتر ویزیتشون میکنه.....بهترین نگهداری و پرستاری......
اونوقت زنیکه تازه به دوران رسیده برگشته به گربه های من میگه خیابانی به خاطر قیافشون.......
اخه یکی بهش بگه زنک ابله..اون گربه 12 میلیونی که تو دستته ایرانی نیست....یک گربه ناقص و بدبخت که به زور علم ژنتیک تولیدش کردن و وقتی پیر شد انواع بیماریها رو میگیره و برای تولید مثل اینقدر ضعیفه که ممکنه با زایمان اول تلف بشه....
بعدشم نژاد پرست کوته فکر......گربه وسیله نشون دادن کلاس و ثروت نیست....گربه یک موجود دوست داشتنی و اینقدر ارزش داره که ادم وقتی میخواد بره جایی....زودتر از خودش حیوان خونگیشو بفرسته...
دوستان .....به گمونم بخشی از فرهنگ سازی همینه.....حیوانات باعث کلاس و ثروتمند جلو دادن کسی نیستن.....داشتن یک گربه پرشین بینی پهن چیزی جز زحمت برای صاحبش نداره..و همینطور دلالان حیوانات خانگی رو روز به روز کلفت تر میکنه و باعث نژاد کشی بیشتر میشه.....
اگر حیوان خانگی میخواید...چه گربه....چه سگ....لطف کنید یک سر برید پناهگاه و برای خودتون یک دوست خوب انتخاب کنید......نه اینکه برای اینکه بگید خیلی ثروتمند هستید یک موجود بدبخت تنها با کلی پول بخرید و میخکوب مبلش کنید و اسمشو بگذارید کلاس......
امروز دوستم تلفن کرد که گربه گناهکی فوت کرده....دلیلشم این بوده که از بس بهش غذای خشک دادن دچار نوعی بیماری روده شده و عفونت بدنشو گرفته...اینها نفهمیدن....و باعث مرگ گربه شده....کلا به بخشیدن نرسید زبون بسته......
کلی براش غصه خوردم و حس کردم ای کاش کمی ادما ادم بودن......کمیییییی

فکر پوسیده........

امروزم خوب بود......تقریبا هر روزم مثل دیروز.......

کار.کار...کار...کار........

روزی 3 تا 4 ساعت میخوابم......باقیش همش مشغولم.......شاید 3 تا 4 ساعتم برم نت ولگردی و چت

ارتباطاتم شده همین.......

دروغ چرا .کلی هم پیشنهادهای جور واجور داشتم.....و دارم

اکثریتشون.....تقریبا 95 % به خاطر س       ک          س........یعنی اقا پسرا دنبال س       ک     س    ن.........همین......

اونی هم که دنبال ازدواج به خاطر منفعت و موقعیت میاد جلو.........کلا تنها چیزی که نمیبینه خود منم........

میمونه یک درصد کوچولو.........که حس و عاطفه داره........ارامش میده

من کلا دیوانه.........

انتقام اون 99 درصدو ازون یک درصد میگیرم........

استاد شدم در سرد کردن یک رابطه خوب......

کلا یک مشکل روحی شده برام......

میشینم یک رابطه رو از قبل پیش بینی میکنم........

و چون میدونم تهش طرف منو پس میزنه....از ترس اینکه غرورم بشکنه......از عمد رابطه رو به جاهای باریک میشکونم که زودتر تموم بشه..........بعد یکی دو ساعت پشیمون میشینم..........و با فاصله یک روز یک رابطه جدیدو جایگزین میکنم.........

فکر کنم..........دارم میپوسمممممممممممممم

3...........

آداب رفتن نزد پزشک برای چکاپ ......(قسمت سوم)
11- اگر پزشک براتون ازمایشی نوشت....یا عکس رادیو گرافی یا سیتی اسکن یا ام ار آی .....به چند نکته توجه داشته باشید..در معرض اشعه قرار گرفتن خطرناک.پس فاصله زمانی از اخرین باری که عکس گرفتیدو در نظر داشته باشید که کمتر از یکسال نباشه..
حتما پس از ازمایش خون یک چیز شیرین طبیعی مثل خرما یا عسل میل کنید که فشارتون نیافته.....
برای ازمایش ادرار یا مدفوع حواستون باشه استفاده از سرویس بهداشتی درمانگاه یا ازمایشگاه امکان عفونت رو افزایش م...یده...با خودتون یک بطری کوچولو ساولون داشته باشید و روی سنگ و کف دستشویی بریزید و روی شیر اب و با دقت اب بزنید .....با خیال راحت ظرف نمونه رو پر کنید.....( این کار وسواسی بودن نیست...احتیاط شرط عقل)
یادتون باشه هر پزشک متخصص یا عمومی با یک ازمایشگاه یا مرکز رادیو گرافی قرار داد داره..قبل از ورود به هر مکانی با دقت تحقیق کنید.
با توجه به نوع بیماریتون یک سری ازمایشها معمول.....مثال: برای بیماری قلب اکو و نوار قلب....یا برای بیماریهای سیستم گوارشی جدیدا مرسوم شده آندوسکوپی .....دست کم نظر 3 پزشک متخصص و پزشک عمومی خودتونو بپرسید.......بعد اقدام کنید...
12-دارو رو از یک داروخانه خوب و مطمئن تهیه کنید......به کمپانی تولید کننده دارو توجه داشته باشید......
زمان مصرف دارو ها رو در گوشی همراهتون زمانبندی کنید تا براتون الارم بده زمان مصرف..........داروها رو با مقدار اب زیاد و با فاصله زمانی درست قبل یا بعد از غذا مصرف کنید.....
از مصرف کردن داروهای گیاهی همزمان با داروی شیمیایی خود داری کنید
حداقل زمان فاصله بین این دو دسته دارو یک ساعت میباشد
یکبار دیگه مینویسم.........لطفا یک بیمار باسواد و دانا باشید........غر غر نکنید....نغ نزنید...پزشک خوب رو انتخاب کنید......

2........

آداب رفتن نزد پزشک برای چکاپ ......(قسمت دوم)
6-به خاطر حرف خاله زنکی یا توصیه یک غریبه یا در و همسایه نروید پیش یک پزشک......اول تحقیق کنید....ببینید ایشون چقدر مهارت دارند.کدام دانشگاه تحصیل کردند. چند سال سابقه کار دارند.تخصص کاری ایشون چیه؟
7- اگر خانم هستید به خطر داشته باشید بعد از 20 سالگی باید یک پزشک متخصص زنان و زایمان مخصوص به خودتون داشته باشید.با پزشک عمومی خودتون مشورت کنید و لیست بهترین پزشکان شهر محل اقامتتونو تهیه کنید .شخصا به مطب ایشون سر بزنید. اگر پزشک هم...زمان 2 یا 3 نفر بیمارو ویزیت میکنه یا سرش خیلی شلوغه.دورشو خط بکشید. یک پزشک متخصص باید 5 دقیقه دست کم تا 15 دقیقه برای هر بیمار وقت بزاره......پزشک 30 ثانیه ای اصلا مناسب نیست. در ضمن ویزیت همزمان 2 یا 3 بیمار مشکل ساز....به خاطر حساس بودن قسمت جنسی ممکن توی خجالت و شرم و حیا برخی مشکلاتو بیان نکنید......
به خطر داشته باشید داشتن یک مامای شخصی بعد از ازدواج از واجبات.....یک مامای دلسوز و دقیق.......
معاینان سینه رو با دقت هر هفته انجام بدهید......
لیستی از بیماریهای زنان در خانواده خودتونو تهیه کنید و همراه پروندتون پیش پزشک متخصص ببرید....
8- اگر اقا هستید بعد از 20 سالگی حتما باید یک پزشک متخصص اورولوژِیست ( متخصص کلیه و مجاری ادراری ) مخصوص به خودتون داشته باشید.....
من اطلاعات کمی در این زمینه دارم ولی تا اونجایی که میدونم اقایون هم مثل خانومها باید معاینات ماهانه خاصی خودشون انجام بدهند......و حواسشون باشه....این هم به خاطر داشتن قدرت جنسی بالتر و بهتر ......هم جلوگیری از سرطانهای منطقه تناسلی......
9- لطفا با سواد باشید......نه مشک نیمه پر......به خاطر خوندن نصفه و نیمه یک مقاله بدون منبع در اینترنت به یک دکتر گیر ندهید....قبل از رفتن به مطب یک پزشک درباره مشکلتون کاملا مطالعه کنید......و سوالاتتونو بدون خجالت و کامل بیان کنید.......
10- به دکتر خودتون اعتماد کامل داشته باشید.......ولی انسان جایز الخطاست....
نسخه یک پزشک نباید بیشتر از 3 دارو رو شامل بشه مگر در موارد خاص و بیماریهای بسیار خاص.....
داروها رو با دقت وارسی کنید...تاریخ ساخت و انقضا.......و نوشته های روی جلد یا داخل بروشور
یک کتاب داروی ژنریک تهیه کنید و با دقت اثر و تداخلات دارویی رو بررسی کنید.
ممکنه پزشک به خاطر حجم بالای کار و خستگی داروی اشتباه تجویز کنه....یا حواسش به تداخلش نباشه......
غر نزنید.......پزشکو زیر سوال نبرید.......خودتون با دقت بررسی کنید......
شک داشتید با مطب تماس بگیرید و سوال کنید.....
-------------------------------------------------------------
منتظر نظرات سازنده شما هستم

1......

آداب رفتن نزد پزشک برای چکاپ ....(قسمت اول)
1- قبل از رفتن به مطب پزشک لطفا حمام بروید.شیو کامل . مسواک دندانها فراموش نشود . لباسی شیک و برازنده به تن کنید. از خوردن پیاز و سیر خود داری کنید(عزیزان دلبند پزشکان مثل ما ادم هستند و از دیدن انسانهای متمدن و شیک پوش و پاکیزه شاداب میشوند. درسته که بیمارید یا حال ندارید . ولی دلیل نمیشه با همون وضعیت وحشتناک راهی مطب پزشک شوید.)
2- لیستی از مشخصات شخصی خودتون تهیه کنید
وزن و قد وسن و متوسط فشار خون( اگر هر ماه در منزل اندازه گ...یری میکنید)
کلیه ازمایشهای خون و ادرار و مدفوع و عکسهایی که درباره بیماریتون طی 2 سال گذشته تهیه کردید به صورت یک پرونده بسیار منظم و با حفظ ترتیب قرار دهید و با خود ببرید....نسخه های پزشکان قبلی رو هم ضمیمه کنید
لیستی از داروهای مصرفیتونو بنویسید ..
نوع رژیم غذایی و همچنین شغل را در لیست بنویسید
اگر سیگار یا موادی خاص مصرف میکنید بنویسید
اگر جراحی مهمی در طول زندگیتون انجام دادید بنویسید
خلاصه کلام هر چیزی که فکر میکنید در روند بهبود بیماری شما موثر یادداشت کنید......دادن اطلاعات کلیدی خیلی مهمه
لطفا کوتاه و مختصر و مفید بنویسید...و درشت و خوانا....
لازم شد تایپ کنید و از روش پرینت بگیرید
3- سعی کنید نوبت اول وقت بگیرید...
جلوگیری بهتر از درمان....پس سالانه برای یک چکاپ کامل به یک پزشک عمومی امین و مطمئن مراجعه کنید و یک پرونده شخصی تشکیل بدهید ( پزشک خانواده یا شخصی برای خودتون داشته باشید )
به صلاح دید پزشک عمومی به یک متخصص مراجعه کنید( به خاطر یک سرماخوردگی یا دل درد مبهم یا دردهای عضلانی یکراست نروید پیش متخصص )
4- یک پزشک عمومی خوب باید صبور ، شنوا و ارام باشد ..لطفا از رفتن به مطب پزشکانی که سرشون شلوغه خودداری کنید.حتی اگر خیلی نامور و کار درست باشند..به چند دلیل .اول در اتاق انتظار در معرض بیماریهای مختلف دیگر قرار میگیرید.دوم: به دلیل طولانی شدن ساعت انتظار خسته و افسرده میشوید و یادتون میره نصف علایم و مشکلو بیان کنید.سوم : پزشک خسته شده است و کیفیت عملکردش به شدت افت میکنه مخصوصا ساعات پایانی روز ..
5- موقع ورود به اتاق خیلی واضح سلام کنید.خسته نباشید بگویید.بعد بنشینید و پرونده و خلاصه وضعیت خودتونو بدهید پزشک بخونه. همش 2 دقیقه وقت یک پزشکو میگیره.حرف نزنید تا ایشون بخونه.وقتی خیالتون راحت شد که از وضعیت شما یک پیش درامد در ذهن پزشک ایجاد شده مشکلتونو خیلی واضح بدون حاشیه بیان کنید....(یادتون باشه علایم بیماریتونو کامل یادداشت کنید تا پزشک بهتر بتونه تشخیص بده)
هر چقدر شما مشتاق تر و دقیق تر و محترم باشید.....به همون نسبت یک پزشک هم محترمانه تر برخورد میکنه و حواسش بیشتر جمع میشه.......
-------------------------------------------
من روی تجربه شخصی که داشتم اینها رو نوشتم.....و فکر میکنم اموزش دادن و یاد گرفتن برخی اداب کمک میکنه روند درمان خیلی سریعتر و بهتر انجام بگیره........اگر نظری انتقادی دارید در کامنت بیان کنید

امید

امید......
وقتی خیلی کوچک بودم بی بی برام افسانه های ملل رو تعریف میکرد....چینی و هندی...افسانه های سرخ پوستان ....مراکش و مصر.آفریقا..میرسید به یونان و اخر دست ایران سرزمین نجبا....این میون داستانهای یونانی چیز دیگری بود...داستانی که خیلی خوب یادم مونده داستان جعبه صفات بود که یکی از خدایان اونو امانت سپرد دست یکی از زیر دستانش...که اسمش بود شر...شر موجودی بود زیبا رو ولی به شدت کنجکاو....کسی که جعبه رو به دستش سپرد از او خواست مدت 90 روز و 90 شب جعبه رو باز نکنه...و در روز موعود جعبه رو باز کنه و همه صفات رو ازاد کنه....شر قبول کرد....وتا روز 89 تحمل نمود....ولی بلاخره صبرش سر اومد و کنجکاوی بر او غلبه کرد و در جعبه رو باز کرد....یکهو کل صفات خوب و بد با هم پریدند بیرون.....زشت و زیبا..راستی و دروغ....انتقام و کینه....گذشت و خوشحالی.....نفرت و عشق...دوستی و دشمنی...تهمت و ریاکاری...صداقت و خوبی...بلاهت و حماقت ...سیاست و کیاست...زیرکی و ذکاوت....مهربانی و سنگدلی...بدجنسی و تفرقه....اتحاد و شهوت...پاکدامنی و عفت...نجابت و صبر...ترس و شجاعت...ولی این وسط عجله با هیجان داد زد : منم شاه شاهان...منم سرور همه صفات.....چون یک روز زودتر ازاد شدم....
شر به شدت ترسید و با سرعت درب جعبه رو بست.....ولی از شانس بد امید....در روی او بسته شد...امید بین در گیر افتاد....نصفش امد بیرون و نصفش تو جعبه ماند.....امید یکی از بزرگترین نعمتهای خدای خدایان بود....ولی شر اونو دو نیمه کرد..امید نیمه مقابل نداشت....فقط امید بود...ولی چون نیمیش داخل جعبه موند....نا امیدی زاده شد ...اینطوری شد که دنیا دچار مشکل بزرگی شد...خدای خدایان فقط امید افریده بود ولی نا امیدی از دل امید به وجود امد به سبب کار احمقانه شر....برای همین ازون روز دنیا بین امید و نا امیدی دست و پا میزنه...یک روزنه کوچک نور...کور سوی امید که همیشه بشر به دنبالش همچنان ادامه میده...نا امید میشه....ولی امید دست و پا میزنه و نورشو از همون درز باریک جعبه به دنیا میتابونه......شر برای ابد امیدو اسیر کرد و کسی نمیدونه اون جعبه کجاست..هر بار کسی امیدشو از دست میده...قدرت بینهایتی به شر میده..اون جعبه رو دور تر و دورتر میکنه از بشر....ولی هر چی بشر امید بیشتری داشته باشه....شر ضعیف و ضعیف تر میشه....زورش کم و دستش روی درب جعبه شل تر و سست تر.....امید نورانی تر.......
یادتون باشه....هرگز امیدو تنها نگذارید....همیشه باید امیدوار بود.....حتی تو تاریک ترین لحظات...یادتون باشه هر چی نا امیدی به شما غلبه کنه...شر قدرتش بیشتر میشه....پس با امید به اینده و پیروزی راه درستو انتخاب کنید....

شراب سرخ.........

میچرخم.......میچرخم..میچرخم................

سیگار خاموش ......گیلاس شراب سرخ پرشده از احساس فرو خورده شده..........

سیگار خاموش.......لبهای برافروخته...........

سیگار خاموش..........تنی اتش گرفته در افکار...........

سیگار خاموش............موهای رقصان در باد........................

دلتنگیهای کوچک............

زندانی طلایی..........

دستانی ناتوان............

خستگی...................................