سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

سکوتم از رضایت نیست ...دلم اهل شکایت نیست...

هزار شاکی خودش داره...خودش گیره گرفتاره...

داشته

اشته ها.....
داشته های شما از این زندگی چیه؟؟؟؟؟
نداشته هاتون و کمبوداتون چیان؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در طول روز کدامشونو بیشتر میشمارید؟؟؟؟
این روزا من با کلی ادم برخورد دارم که همه چیز دارن و همش در حال شمارش نداشته ها هستند....
یکی میگه اگر مادرم زنده بود....یکی میگه اگر پدرم زنده بود....یکی میگه اگر خانواده خوبی داشتم.....دیگری از نداشتن پول میناله.....اون یکی گیر دوست پسر..اقایی در حال نالیدن نداشتن عشق و سر و همسر.....یکی بچه میخواد....یکی خونه....یکی ماشین...یکی گیر نون سر سفرشه.....یکی پا نداره.یکی دست....یکی دنبال سلامتی.....
افکار ما ادما ما رو به حرکت وا میداره.وقتی از صبح که زورکی بیدار میشیم نداشتهامونو یکی یکی میشماریم....دیگه حس و حوصله برای زندگی نمیمونه...اروم اروم افسرده میشیم.و میلمون برای زندگی از دست میره.....
شما داشته هاتون چیه؟؟؟؟؟؟ الان چی دارید که خیلی براتون عزیز و با ارزش و اگر از دستش بدید واقعا غصه دار میشید؟؟؟؟؟؟؟؟
داشته های شما چیه؟؟؟؟؟؟ هم مادی هم معنوی....سلامتی؟ زیبایی؟ جذابیت؟ قدرت؟ صدای زیبا؟ خانواده؟ خانه؟ ماشین؟ دوچرخه؟ موتور؟ دوستان خوب؟ هوای تمیز؟ پاسپورت؟ شناسنامه؟ یک قلب بزرگ و پاک؟ ارامش ؟ اعتقاد؟ ایمان؟ شادی؟ بدنی ورزیده؟ توانایی های خاص؟ طبع سرودن شعر؟ چی؟ حیوان خانگی ؟دوست پسری خوب؟ دوست دختری خوب؟ همسری وفادار؟ بچه های سالم؟ بشمار..هر روز داشتهاتو بشمار و به خاطر داشتنشون شاد باش......
از خودت متنفر نشو....از خودت بیزار نشو...با خودت قهر نکن...نگو بی عرضه هستی...که فلان چیزو نداری..که عوضی هستی....خودتو تحقیر نکن به خاطر نداشتن...داشته هاتو بشمار....تو لحظه شادی کن و بگو سپاس به خاطر اینی که دارم...

رابطه

رابطه....(دوستان پستو که خوندید جای واژه مرد میتونید زن بگذارید .همه چیز دو طرفه هست....من اصلاح میکنم این پستو......یک رابطه روی دوش دو طرفه...)
برقرار کردن رابطه همیشه اولش خیلی سخته..عرفش اینه که یک مرد رابطه رو شروع کنه..من عکسشو رد نمیکنم...ولی خوب این مثل اپولو هوا کردن سخته.یک مرد باید در حد خودکشی و تیم ملی تلاش کنه تا توجه زن مورد نظرشو جلب کنه...خوب صحبت کردن..گرم بودن...شور و شوق و هیجان داشتن..و از همه مهمتر....خندوندن.....اگر مردی بتونه یک خانم رو بخندونه...شک نک...نید اون اقا جواب بله رو گرفته....کلا یک خانم علاوه بر امنیت و پشتیبانی و حمایت یک مرد به حس زندگی احتیاج داره کنار یک مرد....و اون حس با خندیدن شروع میشه...البته یک خندیدن عمیق...ولی خوب....همه یک رابطه خوب به همینجا ختم نمیشه....وقتی مخ یک خانم زده شد(عاشق شد یا متقاعد یا هر چیزی که شما اسمشو بگذارید)....تازه اصل کار شروع میشه.نگهداری از یک رابطه....اینکه یک رابطه به سردی گرایش پیدا نکنه.....بهترین و عاشقانه ترین رابطه ها هم وقتی طرفین ازش نگهداری نکنن سرد میشه.....مثل اتیشی میمونه که بهش سوخت نرسونی.......مثل گلی که بهش اب ندی.....مثل حیوانی اهلی شده که تنها رهاش کنی......
اکثر اقایون همین اشتباهو میکنن....یک زنو میخندونن و دوستی و رابطه رو شروع میکنن...خیلی ها به ازدواج هم ختمش میکنن...ولی خوب بعدش؟؟؟؟؟ برنامه بعدی چیه؟؟؟ دیگه بیان کردن و ابراز احساسات واقعی چند وقت یکبار اونم اگر حسش باشه..
چقدر مراقب رابطه های خوبتون هستید؟؟؟؟؟؟؟ چطوری؟؟؟؟؟؟؟؟

سنگی

در حالت عادی من خیلی سخت و سنگی هستم.....تو کار...تو اجتماع..و خیلی اوقات با تمام قدرتی که درون خودم سراغ دارم منعطف میشم تا بتونم فشار ناشی از مشکلاتو رو راحت تر بگذرونم......و فکر میکنم همه ادمها همینن.......یا دست کم ادمهایی که دورو بر من هستند همینن.....ولی در مورد رابطه احساسی...کلا من ادم دیگری میشم...اون حس زنانگی یکهو فوران میکنه..تمام احساسی که کل روز مخفیش میکنم و اجازه نمیدم خودشو نشون بده..یهو تو رابطه احساسیم هی میگه سلام سارااااااااا.خوبی؟؟؟؟؟؟ منم هستما.....یکم بزار بیام بیرون با دنیا سلام و احوالپرسی کنم....حس عجیب غریبیه....کلا زود رنجه..و جالب خیلی الکی و بی مورد اشکش در میاد....انگاری منتظره بهش چیزی بگن و اون یکهو بهش بربخوره....حرفایی که اگر هزار برابر بدترشو تو کار و محیط اجتماع بشنوه با یک لبخند و نهایت یک اخطار و تهدید و داد جواب میده.تو رابطه احساسی میشه خنجر و صاف میره تو قلبش.....این احساس عجیب غریب بغض سنگینی داره...حتی تو اوج اعتماد و اصمینان و شادی باز هست....توقعش هم خیلی زیادهههههههه......تعداد شما و تو رو میشماره....تعداد دوست داشتن ها رو میشماره.....تعداد بوسه ها رو محاسبه میکنه...حتی اینقدر دقیق کار میکنه که یک حافظه خیلی قوی نصب کرده برای روز مبادا هی بکاپ میگیره از وقایع و صحبتها..دیگه هیچ خطایی چشم پوشی نمیشه...هر چیزی حتما هدف و مقصودی پشتشه....و اینطوری این احساس هفت جد و آبادمو میاره جلوی چشمام.....کافیه فقط یکم بهش جولان بدم...چنان شمشیری میکشه....و چنان میتازه انگار میدان جنگ...کلا احساس هیچ میونه ای با عقل نداره.....و من تنها کاری که میکنم...اینقدر خستش میکنم.تا یادش بره اسمش احساس.....
شما چقدر بین عقل و احساستون تعادل یا جنگ؟

سوال

یک سوال ...
پدر و مادرهای گروه..چه اونایی که بیرونن.....چه اونایی که داخل کشورن...از چه روشی برای تربیت فرزندان خودتون استفاده کردید یا میکنید؟؟؟؟ طبق چه روشهایی؟ چه کتابهایی؟ چیا به بچه ها اموزش میدید؟ چه زبانهایی؟ چه فن و حرفه ای؟ هدفتون از به دنیا اوردن بچه ها چیه؟
اموزش سکس و امیزشو از کی شروع میکنید؟ کی درباره بدن و بلوغ باهاشون صحبت میکنید؟
خانوما و اقایونی که هنوز پدر و مادر نشدید....شما چی تو ذهنتونه....نسل اینده رو چطوری میخواهید تربیت کنید؟؟؟؟؟ چه کشور و دنیایی تصور کردید؟؟؟
چطوری میشه با تربیت یک نسل ارام و صلح طلب دنیای بهتری ساخت.؟؟؟؟؟
از مذهب کمک میگیرید؟ از روانشناسی؟ از علم و دانش؟ از ورزش؟ از خلاقیت و هنر؟ یا کلشون با هم ؟؟؟؟؟؟
چقدر روشهای سنتی تربیتی رو قبول دارید؟

تغییر

تغییر.....
چقدر با تغییر کردن راحت هستید؟؟؟ چقدر از اینکه چیزهای جدید..کارهای جدید .لباسهای جدید...کتابهای جدید و ادمهای جدید رو تجربه کنید استقبال میکنید؟؟؟ یک زمانی کشور ما مخالف رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج بود..نسل های دهه 10 تا 40 تلاش کردند یک سری قوانین سختو تغییر بدهند..موفق هم بودند تا جایی...ولی افراد مخالف زورشون چربید به نام اسلام....انقلاب خیلی چیزها رو خراب کرد.....رسید به دهه 50 و 60...این دو دهه سوخت..رابطه خارج از ازدواج برای خیلی از دختر و پسرها سنگین تموم شد..دهه 70 ثابت کرد خواهان تغییر....دهه 80 کلا ثابت کرد هیچیو دیگه قبول نداره به نام تابو....درباره لباس و حجاب هم همین اتفاق افتاد....درباره مذهب هم .اعتقادات....این روزا ایران با شدت داره تغییر میکنه.....مردم تو یک اشفته بازار قرار گرفتند......خوب و بد داره با هم قربانی تغیییرات درست و نادرست میشه.......چقدر پذیرای تغییرات هستید؟؟؟؟؟
خود من همیشه طرفدار تغییرات و تابو شکنی های اصول و درست و از بین رفتن سنتهای اشتباه بودم..... ولی الان میبینم داره همراه سنتهای اشتباه کلی سنت خوب و فرهنگ درست هم قربانی میشه.....منتهی ادمی باید صبور باشه و تحمل کنه تغییرو......زمان درست میکنه معایبشو....به شرطی که بهش مهلت بدن.....شاید اگر انقلابی نشده بود.و اصلاحات صورت گرفته بود.....الان اون تغییرات خیلی خیلی مثبت بود برای ایران...نظرتون چیه؟موافق تغییر هستید یا مخالف؟

شایعه

شبکه های اجتماعی و دروغ و شایعه
نمیدونم چقدر به مطالب پست شده فیس بوک و تلگرام و اینستا و ...اهمیت میدید...ولی واقعا خسته کننده شده برخی حرفا و پستا...یک عده ابله هر خرافات و هر چرندی رو به خورد ملت میدن...ملت هم کوته فکر و بازیچه....تند تند به اشتراک میزارن....فلان شخصیت ورزشی مملکت فوت میکنه...هنوز نتیجه کالبد شکافی اعلام نشده...شونصد تا دروغ میچسبونن به مرگش و هی اشتراک...بعد نسبت میدن به یک دکتر معروف که فلانی گفته میدونید چرا جوونای مملکت میمیرن؟ چون تو اب این ماده رو میریزن که سمی و تو ایران به عنوان گند زدا ازش استفاده میشه....درباره طب سنتی که این قضیه شده فاجعه...هر کسی رو میبینی یک فرمول دستش گرفته و هی میگه اینو بخور ضد سرطان...جدیدا تو بیشتر گروه ها تفتیش عقاید و شستشوی مغزی هم صورت میگیره با برخی پستا...تا کی میخوام به این وضعیت ادامه بدیم؟ یکم فکر کردن.یکم سرچ کردن و یکم کتاب خوندن اینقدر سخته؟؟؟؟ هر چرندی براتون پست میکنند اینطور فوروارد نکنید..به اشتراک نزارید.....یکم فکر بد چیزی نیست به خدا....ایران رو لبه تیغ....به جای اینکه فکرمون متمرکز پیشرفت و جلو رفتن و اقتصاد و بهبود باشه...همه فکرمونو متمرکز حجاب و این حرفا کردند....این چیزیه که اون اختلاسگر میخواد.......حواس ملتو با خرافات و بیماری و نیاز جنسی و مذهب و حجاب پرت بکنه تا راحت بدزده.....این وسط داریم همگی بیتفاوت و نا امید میشیم.....من روز به روز موج تنفر بیشتری میون هم وطنام احساس میکنم......هر روز تو خیابون منتظرم دو نفر بپرن به هم.....خوندن تجاوز تو روزنامه خیلی عادی شده.....خوندن قتل و غارت و دزدی.....خوندن خیانت....خوندن طلاق....و باز به جای فکر چاره و پخش انرژی مثبت و تغییر دادن جو باز میبینم عده ای تند تند دست به اشتراک گذاشتن چرندیات میزارن...یکم فکر خوب چیزیه....چیکار میشه کرد در برابر اینهمه خبرهای دروغ و اینهمه شایعه؟

نون به نرخ روز خور


دیروز یک دوست خوبم پستی گذاشته بودن و پرسیده بودن نون به نرخ روز خور کیه؟ نشد کامنت بزارم چون طولانی بود گفتم پست بنویسم....
یک خانم رو میشناسم....یک خانم سی و خورده ای ساله شوهر دار و بچه دار و چادری و محجبه و نماز خون و روزه بگیر و امر به معروفی و شاغل و دارای پست دولتی البته با کلی پارتی و کلی اشنا و اینا...این خانم لیسانس و فوق لیسانسشو در دو قوز اباد خونده...یک دانشگاه پرت که وقتی اسمشو بهم گفتن گیج شدم تا مدتی که این کجا هست.رشتشون از دانشگاهشون پرت و پلا تر..سواد این خانم در حدیه که یکبار یک متن رو برای من نوشت سوای شونصد تا اشتباه دیکته ، مشکل انشا هم داشت..تازه خانم اصلا نمیدونست باید چیکار بکنه....هیچی ولی کار ما گیر ایشون بود...یک مدتی هر روز میرفتم همون اداره و با هر اشنا و هر بدبختی بود یکی یکی گره باز میکردم..این خانم جلوی چشم خودم یک فاکتور سازی کرد که هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه....یک هزینه ساده 10 میلیونی رو 100 میلیون اعلام کرد....البته بعد تر فهمیدم این رقمی نبوده و رقمهای بزرگتر خیلی اسونتر نوشته میشه....خوب ارگان بزرگ و پر پول.......کلی هم محتاج...90 میلیون بین همشون تقسیم میشد...دیگه ببنید کی داره از کی دزدی میکنه.اینا همشون بخشی از همین مردم هستند...هیچی این خانوم زد و رفت برای ادامه تحصیل دکترا بازم دانشگاه دو قوز اباد...اسم نمیارم توهین نشه به دانشگاه و دانشجوها....ولی دانشگاهی که همچین ادم بیسوادیو برای دکترا قبول کنه اسمش ازین بهتر هم نیست....مدرکشم بی ارزش...این خانم دیگه نیست خیلی فروتن بود....بعد از دانشجوی دکترا شدن خدا رو بنده نبود...خدا رو شکر من به پستش نخوردم .ولی یکی از دوستانمو 2 سال تمام زجر کش کرد...کل موقعیتشو بلعید و زیر ابشو زد و کلی توطئه و اینا اخر دست کاری کرد دوستم از شغلش کناره گیری کنه......حالا اینا رو داشته باشید..چندی پیش شنیدم این خانم از ایران مهاجرت کردند.....گویا کشور ایران جلوی پیشرفت ایشونو گرفته بوده....و احساس میکردند ازاد نیستند...اره گناهکی کشور ایران....ایشون با پولهایی که از اون اداره و ارگان به جیب زد خودش و شوهرش خونه و ماشین و زمین خرید ..این کشور چقدر ظلم کرده در حقش...خون کلی ادمو تو شیشه کرد و کلی ادمو زیر ابشونو زد و از کار بیکار کرد.....جانمازی اب میکشید کیلویی...بماند که رفتار و اخلاقشم درست نبود و حرف پشت سرش فراوان بود و هیچ مردی از نظرش دور نمیموند...اره این فرشته پاک و دوست داشتنی از ایران رفت....چون این کشور و مردمانش جلوی پیشرفت ایشون رو گرفته بود و به یکی از دوستانم گفته بوده که نگران اینده پسرشه و ایران دیگر جای موندن نیست و پر شده از دزد و ادمهای عوضی.....یعنی اون لحظه من نمیدونستم چی بگم.....فقط میتونم به هم وطنایی که به خاطر بیکاری و تنگنا و کلی مشکلات و ادامه تحصیل از کشور اجبارا مهاجرت میکنند تسلیت بگم که اونور دنیا هم از دست چنین موجوداتی در رنج و عذاب میافتند و باید چنین ادمی رو تحمل کنن......به این شخص چی میگن؟

داستان

زمان رضا شاه....تو یک مسجد کنار سفارت ترکیه...پیش نماز میرفته بالا منبر هی بد عمر و ابوبکرو میگفته و بهشون توهین میکرده......از قضای روزگار....سفیر ترکیه و کل دیپلماتهای ترک میرفتن برای نماز جماعت تو همون مسجد.......هی حرص میخورده...ولی اعتراضی نمیتونسته بکنه.....بلاخره یک روز بعد از تمام شدن نماز میره پیش پیش نماز و میپرسه این خطبه که میگی خودت متنشو تهیه کردی یا کسی بهت داده؟؟؟؟؟؟
پیش نماز میگه یک نفر روزی 1 قرون میده که این خطبه ها رو بخونم......از چند و چونشم خبر ندارم.......
سفیر ادرس اون شخصو پیدا میکنه میره پیشش میگه : این خطبه رو خودت نوشتی یا کسی بهت داده؟؟؟؟
یارو میگه : یک نفر از تو سفارت انگلیس مشتری چند ساله منه...روزی 2 قرون بهم میده تا من این خطبه رو بدم فلانی بره رو منبر بخونه........
سفیر ترکیه عاقل بود ......برای همین به خاطر یک خطبه احمقانه با ایران اونم زمان رضا شاه دشمن نشد.....بررسی کرد فهمید این نفاقی که نفعش میره تو جیب کشورای غربی....ولی ضررش متوجه کشور خودش و ایران......با اینکه سنی بود و براش عمر و ابوبکر خیلی محترم بودند.آشوب نکرد ..فقط دیگه به اون مسجد نرفت.......
-----------------------------------
داستان کشور ما همینه......یکی تفرقه میندازه........عزیز تندروی من.....ببین نفع اینهمه خشونت و حماقت تو جیب کی میره؟؟؟؟؟؟؟
فکر کن و الکی اب تو حوض کسی نریزززززززززز.......جان هر کی دوست داری فکر کن

درختان

لیست درختای پیشنهاد شده توسط پدر محیا جون : انجیر .. انگور .. انار .. توت و زیتون .. زردالو ... الو .. گوجه سبز
لیست درختای مقاوم به کم ابی برای مناطق اطراف تهران :عرعر و ابریشم و داغداغان و توت و
اقاقیا ،زبان گنجشک،برگ نو،زربین،کاج کاشفی،سنجد،لیلکی،بلوط،اقاقیا،چنار،غان،زبان گنجشک
بید،برگ نو
اینم یک لیست دیگر برای کل کشور :
ردیف نام محل کاشت
1 زبان گنجشک کلیه مناطق ایران
2 کاج تهران کلیه مناطق ایران
3 ارغوان کلیه مناطق ایران
4 سرو خمره ای کلیه مناطق ایران
5 عرعر کلیه مناطق ایران
6 بادامک در ارتفاع کمتر از 2000 متر از سطح دریا
7 کاج سیاه در مناطق ییلاقی (سردسیر)
8 سرو نقره ای در مناطق قشلاقی (گرمسیر)
9 داغداغان در مناطق ییلاقی و معتدل
10 کاج توپی کلیه مناطق ایران
11 کاج بروسیا کلیه مناطق ایران
12 سنجد کلیه مناطق ایران
13 زیتون تلخ کلیه مناطق ایران
14 ارژن مناطق ییلاقی
15 پیرکانتا کلیه مناطق ایران
16 زرشک کلیه مناطق ایران
17 زالزالک کلیه مناطق ایران
18 راناس مناطق ییلاقی
19 کیکم مناطق ییلاقی
20 بنه کلیه مناطق ایران
21 سیاه تنگرس مناطق ییلاقی
22 شن مناطق ییلاقی
23 ارس مناطق ییلاقی
24 بادام آمارا مناطق ییلاقی

و یک لیست مناسب برای مناطق مرکزی و جنوبی کشور : ابریشم مصری ، گل کاغذی ، 5 انگشت ،بلوط همیشه سبز ،ختمی درختی ، شیشه شور ،سنجد ، شاهپسند درختی ،طاووسی ، ارس ،خرزهره ، زیتون تلخ ،پر ، توری ،اکالیپتوس و زیتون ،پلا خور و سرو ،کاج و زبان گنجشک ،انواع پالم و فونیکس، دم موشی یا بودلیا

لیست درختان مناسب مناطق غربی و شمالی کشور : اینجا به علت وجود رطوبت و اب فراوان هر درختی قابل کشت از انواع بید بگیرید تا انواع سرو و درختان میوه
به خاطر داشته باشید پوشش درختی جلوی فرسایش خاک رو میگیره و از بروز سیل و بلاهای طبیعی جلوگیری میکنه مخصوصا در شمال

درختکاری

درختکاری و بدهکاری

میدونم این بحث بی اهمیت به اندازه چالشها مهم نیست...به اندازه اون اب سرد ریختن روی سر و نمیدونم سلفی گرفتن و انگشتای رای داده و مسایل جنسی و طلاق و ازدواج و دوست دختر و دوست پسر و جفتگیری و تجارت و تحریم.....کلا تنها چیزی که روی زمین مهم نیست زمین....

ولییییییی.........ولی من باید بنویسم......بگم......شاید یک نفر اهمیت داد......شما هم اهمیت میدی این پستو فوروارد کن برای همه دوستانت.....

هر کسی بدنیا میاد باید براش یک درخت بکارن..هر سال یک درخت تا 21 سالگی.....اونوقت باغ درختشو باید بهش هدیه بدن تا خودش هر سال درختی بکاره...تا روز مرگش.....

این گفته زرتشت پیامبر.....

چند تا درخت به زمین بدهکاری؟ پدر و مادر و فک و فامیلت چند تا درخت بدهکارن؟؟؟؟

مگه یک نهال قیمتش چقدر؟؟؟؟ 30 سالته؟ نهالی 10000 تومان جمعش میشه 300000 تومان..

زیاده؟ نصفش امسال بکار..نصفشو سال دیگر......بدهکار به زمین نمون.....شاید فردا نباشی و درختی نکاشته باشی.....

چند سالته رفیق؟ دوست؟ عزیز؟ جان دل؟ چند تا درخت بدهکاری؟ امسال درخت میکاری؟ من این هفته اینو چالش میکنم....نمیخواد عکس درخت کاشتنتو بگیری پخش کنی.......برو و به اندازه سنت درخت بکار و احساس مفید بودن بکن....لذت ببر از اینکه درختی کاشتی و زمینی رو زنده کردی......

برو نهالو بده دست یک کشاورز برات بکاره تو زمینش.....بزار فایده اون درخت بره تو جیب کشاورز......چون داره از نهال تو.....از بدهی تو به زمین نگهداری میکنه....بیا این هفته ادم خوبی باش....مفید باش.....از ضعیف ترین طبقه کشورمون حمایت کن......طبقه ای که نون و میوه تو رو تامین میکنه......

بیایین.با هم زمینو نجات بدیم.منتظر بغل دستی نباشیم.......نسل اینده ممکنه سرنوشتش همین یک دونه درخت باشه......ازتون خواهش میکنم....التماس میکنم......این یکماه رو جدی بگیرید برای درخت کاشتن....زیاد هزینه بر نیست.....ولی مهمه....از نون شب مهمتر......