زندگی......
نه دلم میخواد نق بزنم(نغ)
نه حوصلشو دارم غر غر کنم
خلاصه
من فقط میخوام زندگی کنم
این چند روز افتادم به حال و حول
مثلا
چایی رو دیگه هورتی میکشم بالا............ای همچین حال میده ادم با سر و صدا چایی بخوره...........اونم با نعلبکی..............!!!!!!!!!!!
یک کار دیگه که خیلی بهم فاز میده
خوردن غذا با ملچ و مولوچه...............
حالا فکرشو بکن من دارم تمرین میکنم بدون قاشق و چنگال غذا بخورم........همراه لیسیدن انگشتان......این اخریش خیلی مهمه
حالا میدونم حالتون دارم میارم بالا........ولی به جون عزیز کرده و روح نا ارامتون.........خیلی فاز میده
میگی نه....امتحان کن.....فقطی.........یادتون باشه تنها باشید
وگرنه باید جوابگوی دل و روده اطرافیان باشید
خواهر بیچاره من امروز کلی فیض برد...........کلی هم فحش نثارمان نمود
ولی خیلی حال کردم
همچین.........مزه قرمه سبزی ۱۰۰ سال پیشو حسابی فهمیدم...........اوم.....
روشهای دیگه برای حال کردن.........با پای برهنه روی موزاییکهای حیاط راه رفتن.......اونم وقتی میدونی کثیف و پاهات سیاه میشن..........
ولی همچین حال میده گرمای سنگ افتاب خورده............اونم تو این باد پاییزی........
زندگی رو اول صبح.........با یک ترانه توی سرویس بهداشتی شروع کنید...........
نمیدونی چه حسی داره ترانه سرایی........اونم وقتی که.....( هی.....اینجاش خصوصی...خودتون باقیشو تو ذهنتون بنویسید.......ولی مواظب باشید اگر ساکن آپارتمانهای پیذوری دو زاری هستید........وسایل امنیتی برای دفاع از حمله احتمالی و ضربتی ساکنین خونه طبقه بالایی دم دست بگذارید......جارو دست بلند برای کوبیدن به سقف )
-------------------
کلی روش دیگه هم بلت شدم......نمیگم......اول دلاتون بسوزه
دوم همچی که مفت نمیشه .........یکم خودتونم زحمت بکشید راههای خوش بودنو یاد بگیرید......به ما هم بگید...........ما هم باقیشو میگیم..........
سوم.......یکم بی ادبی.........باقیش تقریبا.........مثلا اینکه زنگ در خونه همسایه رو الکی بزنی و تو ماشینت قایم بشی و بعد بشینی سیر بخندی از گیج بازی همسایت( که البته چشم دیدارشم نداری ........مرتیکه جانماز اب کش ریا کار) ......ای حال میده
نه اینو دیگه اصلا نمیتونم بگم..........خیلی بهم نمیاد.........نه......نه..........ولی ای حال میده .........من امروز یه ۲۵ سالی برگشتم عقب........حس کودکی خردسال و شیطونو دارم...
خوب دیگه............منو فراموش نکنید..........چیزی بلتید.............خسیس نشید.......منم میخواما.........
تا بعد
خدا جون دوست دارم
خیلی زیاد
ممنون
ممنون بابت امروز
بعد از مدتها
خیلی خوش گذشت
خیلی امیدوار کننده بود
ممنون
میخواستم ننویسم......
به چند علت....
۱- باز این گردن عزیز قر داد و درد همیشگیش داره کم کم بیخ گلومونو فشار میده.......
۲- چشمهایمان هم دیگر شده اند چشمان پیرزنی ۶۰ ساله
۳- مچ دستامان هم یاری نمیکند
با این توصیفات............من نسبت به ۳ عضو اصلی بدنم..........که روزی نماد فخر و زیبایی من بودند...........بسیار بی تفاوت.........کفران نعمت نموده ام.......
اقا به زبون ساده..........پیر شدم.........
مسخرس........مادربزرگم همیشه میگفت : دختر جون.....پیری و جوونی ادما رو با سن نسنج......با دلاشون وزن کن.........
حالا ما.............یحتمل بی بی جون.........دل ما وزنش زیادی کرده داره زنجیرای ترازو رو پاره میکنه.........ما تو این سن که هنوز به ۳۰ نرسیده ...........درموندگی ۶۰ ساله ها رو داریم......
======================
اینهمه ور زدم.........که بگم هستم
و چون چند تا وب باحال خوندم
جوگیر شدم..........
و خواستم با اینهمه درد و ورم بنویسم.............
میدونید الان دلم چی میخواد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینکه تو کارگاه نمد مالی بودم
میفرمایید چرا؟؟؟؟؟؟؟
عرض میکنم..........طول نمیکنما.........عرض میکنم
هیچی بیشتر از مشت مالهای پاهای نمد مالها نمیچسبه...........
وای...........خدای بزرگ.............چه قوانین دست و پا گیری داری..............
حالا نمیشه من برم از تو خیابون یک ...... بیارم............منو مشت و مال بده.
بعد بی دردسر بخوام شب هم بالشم بشه.........بعد فردا صبح که تکراری شد........بهش بگم بره.............
دقیقا این کاری نیست که برخی از اقایون میکنن......؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا اونا میتونن............من نمیتونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا باید حتما روابطی باشه تا اعتماد به وجود بیاد؟؟؟؟؟؟؟
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاک قاط زدم خدا
پاک..............
روحمو فروختم
حالا طلبکار درگاه تو شدم
تو چقدر ماهی.................
اصلا تو چقدر خدایی............
اینقدر میشینی گوشم میدی..........بازم امید داری
بازم گذشت میکنی
بازم اجازه میدی روی این کره خاکیت راه برم.........
زر مفت بزنم
وای خدا
اگر تو نبودی...............اگر نبودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من خر ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ خودمو کشته بودم..............
خدا ............
چرا ..........چرا خوابم برد
چرا وقتی که باید بیدار میبودم........خوابم برد
چرا فرشته هات به جای چوب منو با ناز و نوازش صدا کردن
کاش دستشون چوب داده بودی..................
ببین کجا موندم
آی.................
اوس کریم...........
رحیم.................
رحمان............
روح القدوس.........
گاد ...................
یهودا.................
حوتا.....................
خدا......................
اهورا مزدای من................
اهورای من.......................
چرا اینقدر مهربونی........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی ذره نمیخوای بندگانتو کتک بزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتش نشده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به روح مقدست...............به دست و پای نداشتت قسم..........
به اون درگاه ملکوتیت..........
دیگه............انرژی دیدن ادمها رو ندارم...............
تحمل مرگ گل و گیاهان...........درختا..............گربه ها............حیووناتو ندارم........
میدونم
الان میگی: نیست خودت بنده خوبی بودی......هوای گلها رو داری .گله گذاری میکنی؟؟؟؟؟؟یا خونت رنگینتر از باقی بنده هامه.....؟؟؟؟؟؟؟؟؟تو هم مثل اونا..........
ـ به جون مبارکت قسم...........منم مثل اونا......ولی خستم............بدجور خوردم به دیوار.......حسش نیست..........حسش نیست..........یه تغییر.............یه چیزی دلمو خوش کنم.......که هنوز باید ادامه داد............هنوزم........میشه امید داشت........
وای الهی ..........من قربونت بشم خدا جونم.................
آی..................
باهات حرف میزنم
برات مینویسم
دلوم وا میشه ...........
به جون خودت.........قسم..............
خدا............تو خسته نشدی از بس حرفای تکراری شنیدی؟؟؟؟؟؟؟؟
تو چه صبوری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چه صبوری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همه چیز در دنیا نیازمند حس.........
حس نوشتنم نیست
حقیقتشو بخواین
حس زندگیم نیست
چقدر دلم هوای دریا کرده اونم شمال
و چقدر دلم میخواد زیر پام خالی شه توی ساحل...........
حسش نیست رفیق
حسش نیست
Tired Of Being Sorry
I don't know why
You want to follow me tonight
When in the rest of the world
With you whom I've crossed and I've quarreled
Let's me down so
For a thousand reasons that I know
To share forever the unrest
With all the demons I possess
Beneath the silver moon
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don't want to fight
I'm tired of being sorry
Chandler and Van Nuys
With all the vampires and their brides
We're all bloodless and blind
And longing for a life
Beyond the silver moon
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don't want to fight
I'm tired of being sorry
I'm standing in the street
Crying out for you
No one sees me
But the silver moon
So far away – so outer space
I've trashed myself – I've lost my way
I've got to get to you got to get to you
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don't want to fight
I'm tired of being sorry
I'm standing in the street
Crying out for you
No one sees me
But the silver moon
(lalalala till end)
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don't want to fight
I'm tired of being sorry
I'm standing in the street
Crying out for you
No one sees me
But the silver moon
----------------------------------------------------------
اینم اهنگی از انریکو.........دوستش داشتم.......عاشق خودش و صداش و ترانه هاش بودم....
اما الان حس خوبی ندارم به کارهاش.........جلف شده
ولی هنوز ترانه هاش و صداشو دوست دارم
Soaked to the bone
Sink like a stone
Walk home alone
It's not the first time
It's not the worst crime
Your soul will be OK
And you've had enough
Searching for love
And you miss the touch
Of someone new
Burned by your dreams
It's never how it seems
Cold crushed esteem
Take shelter
And hide forever
Your soul will be OK
And you've had enough
Searching for love
And you miss the touch
Of someone new
And you've had enough
Searching for love
And you miss the touch
Of someone new
Soaked to the bone
Sink like a stone
I will take you home
It's not the first time
It's not the worst crime
Our souls will be OK
============================================
جدیدا عجیب علاقه ایی پیدا کردم به اهنگهای آدام لمبرت......بدجور باهاش حال میکنم
با همه چیش
با تیپ عجیب و غریبش...........با آرایش کردنش
درسته واسه مردها اینو خوشم نمیاد.......ولی این خواننده یک جوری جذاب ........
اصلا برام اهمیت نداره چرا آرایش میکنه
کلا خوب میخونه........و ترانه هاش محشره........
دوسش دارم.........
This was an accident
Not the kind where sirens sound
Never even noticed
We're suddenly crumbling
Tell me how you've never felt
Delicate or innocent
Do you still have doubts that
Us having faith makes any sense
Tell me nothing ever counts
Lashing out or breaking down
Still somebody loses 'cause
There's no way to turn around
Staring at your photograph
Everything now in the past
Never felt so lonely I
Wish that you could show me love
Show me love, show me love, show me love,
Show me love, show me love
'Til you open the door
Show me love, show me love, show me
love,
Show me love, show me love,
'Til I'm up off the floor
Show me love, show me love show me love,
Show me love, show me love,
'Til it's inside my pores
Show me love, show me love, show me love,
Show me love, show me love,
'Til I'm screaming for more
Random acts of mindlessness
Commonplace occurrences
Chances and surprises
Another state of consciousness
Tell me nothing ever counts
Lashing out or breaking down
Still somebody loses 'cause
There's no way to turn around
Tell me how you've never felt
Delicate or innocent
Do you still have doubts that
Us having faith makes any sense
You play games, I play tricks
Girls and girls, but you're the one
Like a game of pick-up sticks
Played by fucking lunatics
Show me love, show me love
Give me all that I want
Show me love, Show me love
'Til I'm screaming for more
تا حالا شده یکهو کات کنی
یکهو با یکی قطع رابطه کنی
بدون دلیل
خودتم نمیدونی چرا
فقط دلت نمیخوادش
همین
==============================
تا حالا شده به کسی که برات عزیزه
بگی خدا حافظ
بدون هیچ دلیلی
فقط چون دلت نمیخواد یک روز اون بهت بگه خدا حافظ
=======================
دنیام شده پر از سوال
پر از تعجب
چرا من اینجوری شدم
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تعطیلم....................تا زمانی که باسازی درونم تمام شود
دادم دکوراتور .............طرح جدید واسه دکوراسیون داخلی طراحی کنه.........
طول میکشه
ولی شاید بهتر از اینی شد که الانه
می ایستم کنار
شاید باد صورتمو شلاق زد
صدا ...........هوهو هو هو .............
چشمامو میبندم
مزرعه از همیشه زنده تر..........
درختای چنار..........سپیدار
موهامومیسپرم دست باد زوزه کش........
صدای مشتی...: خانوم.....خانوم .....بیوین....الانی رگبار میزنه ها.......ای فصلی بهش حسابی نیسا........ییهو در اسمونی وا میشه همچی میریزه پویین..........
نگاهش میکنم.........
هوا تاریک میشه.............اسمونی ابری شد.........دلش بغض کرده
داد میزنم : مشتی تو برو........من خودم میام.............بارونم برکت..........خیسیشم برکت.......
مشتی: خانوم کوچیک......ننه جون بفهمه روزگارمو سیاه میکنه.........
=====================
حالوم خوبه...........خاسم.............
ممنونم خدا جونم.........ممنون